
درمورد سندرم آسپرژر چه می دانید؟ (بخش اول)
سندرم آسپرژر از انواع اوتیسم است. این سندرم بوسیلهی دشواریهای عمومی و اجتماعی قابل شناسایی است. مانند الگوهای رفتاری تکرار شونده و محدودکننده.
سندرم آسپرژر(AS) دارای شرایط مستقلی است اما در سال ۲۰۱۳ این سندرم را در دستهی اوتیسم ها قرار دادند.
فردی با AS در دریافت سیگنالهای اجتماعی دچار مشکل میشود و این موضوع برقراری ارتباط آنها با دیگران را دشوار میکند. این مشکلات ممکن است منجر به هیجان و گیج شدن شود.
AS از هر ۱۰۰۰نفر، ۰.۰۳ تا ۴.۸۴ را تحت تاثیر قرار میدهد. این سندرم مردان را ۴ برابر بیشتر از زنان درگیر می کند.
برخی ویژگی های کلی سندرم آسپرژر
در اینجا به برخی از نکات کلیدی درباره ی سندرم آسپرژر میپردازیم. و در ادامهی مقاله به جزئیات آن خواهیم پرداخت.
AS در دستهی ناتوانی اوتیسم قرار میگیرد که مهارتهای اجتماعی و شناختی را تحت تاثیر قرار میدهد.
کودکی با AS ممکن است در همان سالهای اول تولد نشانههایی از این کمتوانی را نشان دهند.
نشانههای AS شامل رفتارهای وسواسی، صحبت کردن رسمی، تشریفات، انزوای اجتماعی، تاخیر در انجام کارهای مهارتی، کمبود قدرت تخیل و مشکلات حواسی میباشد.
آموزش استراتژیهایی میتواند کیفیت زندگی افراد AS را افزایش دهد.
علائم
نشانهها و علائم AS بسیار شدید است. اولین نشانههای AS ممکن است در سالهای اول زندگی ظاهر شود. که این نشانهها شامل هماهنگی ضعیف مهارتهای مختلف، سربه هوایی و خرابکاری و یا رفتارهای غیرماهرانه میباشد.
آنها شامل:
رفتارهای تکراری و محدودکننده: برای مثال، ماهر شدن در یک موضوع و چیز خاص به دلیل محروم بودن از توانایی انجام سایر کارها. این فعالیتها معمولا شامل جمعآوری کردن، شمردن و یا شنیدن هستند.
صحبت کردن رسمی یا واضح: آن ها ممکن است فاقد تناسب و یا تٌن مناسب باشد. صدای حرف زدن میتواند پایین، یکنواخت، تند و یا کند بودن غیر معمول و حجم صدا ممکن است نامناسب باشد.
جریان عادی: افراد با AS ممکن است قوانین و تشریفات خاصی داشته باشند که به آن ها کمک میکند کمتر گیج شوند. یک تغییر ناگهانی در زندگی روزمرهی آن ها سبب ناراحتی و هیجان آنها شود.
انزوای اجتماعی: مهارتهای اجتماعی ضعیف و تمایل به صحبت کردن تنها درمورد یک موضوع خاص مورد علاقه ی آنها ممکن است در نهایت سبب انزوای آنها شود. مردم میتوانند از آنها دوری کنند. آنها ممکن است در نظر دیگران جذاب نبوده و غیرصمیمی و کنارهگیر به نظر بیایند. دوست شدن و دوست ماندن با این افراد ممکن است بسیار چالش برانگیز باشد.
تاخیر در پیشرفت: ضعف هماهنگی ممکن است یادگیری جزئیات یک مهارت را برای این افراد دشوار کند مانند بستن بند کفش. راه رفتن این افراد ممکن است نامنظم و سخت به نظر بیاید و احتمالا آنها نمیتوانند بازوهایشان را هماهنگ با گامهایشان حرکت دهند.
مجاورت: افراد AS ممکن است برایشان سخت باشد که بفهمند زمانی که درحال صحبت با کسی هستند، با او چقدر فاصله دارند.
جوک، کنایه و تمسخر باعث ناراحتی و گیج شدن: افراد AS نحوهی سخن گفتن بسیار تحتاللفظی و سادهای دارند، و برای آن ها دشوار است که کنایهها و شوخیها را درک کنند، و این موضوع ممکن است سبب به هم ریختگی و سردرگمی آنها شود.
تخیل و تصور: این کار بسیار سختی است که در موقعیتی بتوان چندین تصور متغیر داشت، در نتیجه نقش بازی کردن و باور کردن بازیها احتمالا برای آن ها بیمعنی و غیرممکن خواهد بود.
به هرحال، بسیاری از این رفتارها تا زمانی که مقتضیات محیط فراهم نباشد، شناخته نمیشود. اینها میتواند حتی تا زمان بزرگسالی رخ ندهد، زمانی که فرد دبیرستان را ترک کرده و به دانشگاه میرود.
موضوعاتی بر اساس منطق، حافظه و سیستمها برای فرد AS بسیار جذاب هستند. این افراد ممکن است مهارتهایی در ریاضی، علم کامپیوتر و موسیقی داشته باشند.
درمان
یک تشخیص درست به فهم بهتر چالشهایی که فرد با آن روبرو است کمک خواهد کرد. و احتمالا فرد میتواند که تحت حمایت های مناسبی قرار بگیرد.
گسترهای از درمانها می تواند به هماهنگی رفتارهای فرد برای یک ارتباط اجتماعی بهتر کمک کند. و در نتیجه ریسک انزوای اجتماعی را کاهش دهد.
درمانها شامل:
آموزش مهارت: کودکی که تشخیص داده میشود مبتلا به AS است، می تواند از حمایتهای آموزشی بهره ببرد. کمکها شامل نکات منظم، مدیریت اهداف کار در منزل و راهنمایی به آموزش هرآن چیزی که مورد نیاز است. بیشتر کودکان با AS بهتر است که در یک مدرسهی خاص مورد تدریس قرار بگیرند.
نیازمندی به یک مهارت اجتماعی مناسب: فرد میتواند استراتژیهایی را یاد بگیرد تا بتواند رابطهی خود را با دیگران ارتقاء دهد برای مثال با آموزش چگونگی خواندن و پاسخ دادن به سیگنالهای اجتماعی
آموزش مهارت اجتماعی: درمانهای سخنوری و کلامی خاص برای مثال میتواند به فرد کمک کند تا یاد بگیرد چگونه یک گفتگو را شروع کرده و ادامه دهد.
این مورد همچنین میتواند شامل تنظیم تن صدا هنگام پرسیدن سوال، تایید، مخالفت و دستور باشد و چگونگی دریافت و پاسخگویی به نشانههای شفاهی و غیرشفاهی باشد.
درمان رفتاری شناختی: فرد یاد می گیرد که احساسات را کنترل کند و رفتارهای وسواسی و تکراری روزمره را کاهش دهد.
بهبود رفتار: این مورد شامل استراتژیهایی برای حمایت از رفتارهای مثبت و کاهش رفتارهای غیرموثر میباشد.