مزایای خرید تجهیزات پزشکی دستدوم
بدون شک بیمارستانها و سایر مراکز درمانی خانه مراقبتهای بهداشتی و راهحل مقابله با مشکلات مربوط به سلامتی هستند. علیرغم ا...
DailyBlog
فعالان علوم اعصاب بر مغز و تاثیر آن در رفتار و عملکردهای شناختی تمرکز دارند. و یا پاسخ به این سوال که مردم چگونه فکر میکنند؟
آنها همچنین به تحقیق در رابطه با سیستم عصبی افرادی که به اختلالات عصبی، روانی و عصبی پیشرفته مبتلا هستند، میپردازند.
یک علمعصب شناس میتواند میتواند در گروهی از انواع تخصصها فعالیت کند، از عصب آناتومی تا عصب روانی. تحیقیق در این شاخه میتواند فهم ما از مغز و بدن، چگونگی عملکرد آن ها و راههای سلامتی که برآن ها اثر میگذارد، را ارتقاء دهد.
مرور
علماعصاب یک علم میانرشته ای است که به شکل تنگاتنگی با دیگر رشته ها در ارتباط است مانند ریاضیات، زبانشناسی، مهندسی، علم کامپیوتر، شیمی، فلسفه، فیزیولوژی و پزشکی.
علماعصاب شناسان جنبههای سلولی، عملکردی، رفتاری، تکاملی، کامپیوتری، ملکلولی و پزشکی سیستمهای عصبی را مورد مطالعه قرار میدهند. رشته های متنوعی هستند که ممکن است جنبههای متفاوتی داشته باشند، اما در نهایت میتوانند با هم همپوشانی زیادی داشته باشند.
محققان به فعالیت مغز در افرادی با بیماری مزمن مثل آلزایمر توجه میکنند. از ابزاهایی مانند اسکن ام ار آی و مدل کامپیوتری 3D نیز استفاده میشود. آنها ممکن است نمونههای سلولی و بافتی را نیز مورد آزمایش قرار دهند.
یافتهها میتوانند پرده از درمانهای پیشرفتهای بردارند. برخی علماعصاب شناسان در درمان بیماران نقش موثری دارند.
چرا علم اعصاب دارای اهمیت است؟
علم اعصاب بسیاری از فعالیتهای انسان را تحت تاثیر قرار میدهد اما این موضوع در فهم بهتر مشکلات رایج نیز قابل استفاده است.
این مشکلات از قبیل:
سندرم داون
اختلال توهم بینایی
ADHD
اعتیاد
شیزوفرنی
بیماری پارکینسون
تومور مغزی
صرع
تاثیرات سکته مانند اختلال در صحبت کردن
اختلالات سیستم ایمنی مانند مالتیپل اسکلروزیس
فهم عمیقتر در رابطه با علوم اعصاب میتواند کمک موثری در ارتقاء روش های درمانی و دیگر استراتژیهای درمانی و پیشگیری از بسیاری از مشکلات سلامتی به پزشکان و افراد بکند.
تاریخچه
مصریان باستان بر این تصور بودند که خواستگاه هوشمندی انسان، قلب اوست. بر این اساس، در زمان مومیایی کردن، آن ها مغز افراد را خارج کرده و قلب او را در بدن باقی میگذاشتند.
یونانیان باستان اولین کسانی بودند که در رابطه با مغز مطالعه کردند. آن ها می خواستند نقش مغز در بدن را دریافته و نحوهی عملکرد آن را مطالعه کنند و به این طریق به توضیحی برای اختلالات عصبی دست یابند.
ارسطو، فیلسوف یونانی، بر طبق یک فرضیه چنین میگفته که مغز یک مکانیسم خنککنندهی خون است.
پیر پائول بروکا یک فیزیکدان فرانسوی، جراح و آناتومیست بود که با بیمارانی با آسیبهای مغزی سر و کار داشت. او نتیجه گرفت که نواحی مختلفی در مغز در انجام عملکردهای خاصی دخالت دارند.
ناحیهای در مغز که با نام ناحیهی بروکا شناخته میشود، در فن سخنوری و دیگر عملکردها نقش دارد. آسیب به این ناحیه در طول یک سکته میتواند سبب آفازی بروکا شود که در آن، دیگر فرد قادر به ساختن جملات صحیح و سخنوری منسجم نخواهد بود.
در قرن ۱۹، وون همهولتز، یک فیزیک دان آلمانی، قدرت هر سلول عصبی در ساخت پالسهای الکتریکی را اندازهگیری کرد.
در سال ۱۸۷۳، گامیلیو گلژی، یک فیزیکدان، پاتولوژیست دانشمند ایتالیایی از نمک کرومات نقره برای تشخیص شکل اعصاب استفاده کرد.
در قرن ۲۰، سانتیاگو کاژال، یک پاتولوژيست، هیستولوژیست و علماعصاب شناس اسپانیایی، نظریه ای ارائه کرد که در آن مطرح شد که اعصاب از واحدهای سلولی مستقلی تشکیل شدهاند.
در سال ۱۹۰۶، گلژی و کاژال، به افتخار فعالیت ها و دستاوردهایشان در رابطه با عصبهای مغزی، برندهی جایزهی نوبل فیزیولوژي شدند.
از سال ۱۹۵۰، تحقیق و فعالیت در عصبشناسی مدرن،گامی بلند بود که به سوی ارتقاء روش های درمان در سکته، بیماریهای قلبی عروقی، ام اس و دیگر بیماریها برداشته شد.
پیشرفت علمی، عصبشناسان را قادر ساخت تا به مطالعهی ساختار سیستم عصبی، عملکرد، نمو، ناهنجاریها و راهها تغییر آنها بپردازند.
شاخههای اصلی
برخی شاخههای اصلی علم اعصاب را میتوان به موارد زیر دسته بندی کرد:
علم اعصاب عاطفی: در این علم تحقیقات به چگونگی ارتباط رفتاری اعصاب با احساسات میپردازند.
علم اعصاب رفتاری: در این علم تاثیر مغز بر رفتار مورد مطالعه قرار میگیرد.
علم اعصاب بالینی: پزشکان متخصص مانند نورولوژیست ها و روانپزشکان، به کمک یافتههای علوم اعصاب، به اختلالات سیستم ایمنی توجه کرده تا بتوانند راههایی برای پیشگیری و درمان آنها پیدا کنند. آنها همچنین به دنبال راههایی برای بازتوانی افرادی هستند که به آسیبهای عصبی مبتلا شده اند، پزشکان علوم اعصاب بیماریهای ذهنی را با عنوان اختلالات مغزی یاد میکنند.
علم اعصاب شناختی: این شاخه به چگونگی شکلگیری و کنترل افکار مغز می پردازد و فاکتورهای عصبی که این روندها را کنترل میکنند. طی یک تحقیق،محققان فعالیت مغز را در حالیکه افراد در حال انجام مهارت هستند، اندازه گرفتند. . این رشته ، علم اعصاب را به سایر علوم روانشناسی و روانپزشکی مربوط میکند.
علم اعصاب محاسبهای :محققان تلاش کردند تا متوجه شوند مغز چگونه محاسبه میکند. آنها از کامپیوترهایی برای شبیهسازی و مدلسازی عملکرد مغز استفاده میکنند. و از تکنیکهای ریاضیاتی، فیزیکی و دیگر رشتهای کامپیوتری، برای مطالعهی عملکرد مغز استفاده میکنند.
علم اعصاب تربیتی: این رشته به ارتباط بین فاکتورهای فرهنگی و ژنتیکی، عصبی و روانشناسی میپردازد. این یک نظام تازه است که ممکن است به توضیح تنوع در سلامت در بین جوامع مختلف کمک کند. یافتهها همچنین به دانشمندان کمک می کند تا هنگام انجام آزمایشات، از تعصبات فرهنگی چشم پوشی کنند.
علم اعصاب رشدی: این شاخه به نحوهی رشد و تغییرات سیستم عصبی و مغز میپردازد، از لقاح تا بزرگسالی. اطلاعات جمعاوری شده به محققان کمک می کند تا بیشتر در رابطه با نمو و تکامل سیستم نورولوژیکی اطلاعات کسب نمایند. این رشته آنها را قادر میسازد تا به توصیف و فهم رشد گروهی از اختلالات بپردازند. و علاوه بر این سرنخهایی دررابطه با چگونگی و زمان باززایی بافتهای عصبی، به دست محققان میدهد.
علم اعصاب ملکولی و سلولی: محققان به نقش ملکولی، ژنتیکی و پروتئینها در عملکرد اعصاب و سیستم عصبی در سطح ملکولی و سلولی میپردازند.
اعصاب مهندسی: محققان از تکنیکهای مهندسی برای فهم بهتر جایگزینی، تعمیر یا ارتقاء سیستم ایمنی استفاده می کنند.
نوروانفورماتیک: این رشته شامل همکاری میان علم کامپیوتر و علم اعصاب میباشد. کارشناسان به طور موثر راههایی برای جمعاوری، آنالیز، اشتراک و انتشار اطلاعات به دست خواهند آورد.
عصب زبانشناسی: متخصصان تحقیق میکنند که مغز چگونه ما را قادر میسازد که به دریافت، ذخیره، فهم و ادا کردن زبان بپردازیم. این موضوع به متخصصان در حوزهی کلام کمک میکند تا با استفاده از استراتژی هایی به درمان کودکانی با مشکلات کلامی و یا افرادی که به دلایلی مانند سکته، قدرت تکلم خود را از دست داده اند بپردازند.
نوروفیزولوژي: این شاخه به چگونگی ارتباط بین مغز و قسمتهای مختلف بدن و نقش سیستم عصبی میپردازد. از سطح زیر سلولی تا حد اندام. این شاخه به دانشمندان کمک می کند تا دریابند یک انسان چگونه کار میکند و در نهایت دریابند یک انسان چگونه میتواند با اختلالات مربوط به سیستم ایمنی روبرو شود.
فعالیت در حوزهی علم اعصاب
علم اعصاب یک شاخهی تازه و مهم است که دلالت بر جنبههای مختلف انسان از جمله حرکت ، فکر و رفتار دارد. در سال ۲۰۰۷ ارزیابی شد که ۱ بیلیون نفر(معادل یک میلیارد نفر) در سراسر جهان به مشکلات نورولوژیکی مبتلا شده است.
افرادی که میخواهند به این تخصص وارد شوند لازم است که علوم و ریاضی را فراگیرند. بیشتر علم اعصاب شناسان پس از گذراندن درجهی پایه، به سراغ گذراندن دورهی دکتری خواهند شد.
کسانی که میخواهند فعالیت بالینی داشته و بیماران را درمان نمایند، لازم است به عنوان پزشک عمومی فعالیت کرده و آن را به پایان رسانند. آنها همچنین لازم است مدرک لیسانس آزمایشگاهی ایالت متحده را نیز دریافت نمایند.
در نهایت پزشکان این حوزه میتوانند با گذراندن دورهی پست دکترا، در یک آزمایشگاه فعالیت کرده و به درمان بیماران بپردازند.
به استناد ادارهی آمار ایالات متحده، میانگین حقوق یک پزشک علم اعصاب در سال ۲۰۱۶، ۸۰ هزار دلار میباشد.